دیدار رسمی رئیس جمهوری کشورمان از الجزایر از 2جنبه اقتصادی و سیاسی قابل توجه است:
جهت اقتصادی
الجزایر و ایران بعد از ازسرگیری روابطشان در دوره جدید یعنی از اوایل دهه 1380، تفاهمنامههای همکاری اقتصادی چندی را منعقد کردهاند که امروزه نتیجه آنها حدود 100 میلیون دلار سرمایهگذاری ایرانی در الجزایر است، رقمی که به گفته مقامات 2کشور و کارشناسان به هیچ وجه با ظرفیتهای همکاری فیمابین تطابقی ندارد.
الجزایر به عنوان هفتمین دارنده ذخایر گاز طبیعی و چهارمین صادر کننده این محصول (بعد از روسیه، کانادا و نروژ) در جهان، جایگاه ممتازی در این عرصه به خود اختصاص داده است و با 34 میلیارد دلار واردات سالانه یک بازار مقصد بزرگ در شمال آفریقا محسوب میشود.
گاز طبیعی الجزایر (بالغ بر 60 میلیارد متر مکعب در سال) از طریق لوله به کشورهای ایتالیا، اسپانیا، پرتغال، تونس و اسلوونی و به صورت مایع به کشورهای فرانسه، آمریکا، ترکیه، کرهجنوبی و ... صادر میشود.
این کشور با تکیه بر ظرفیتهای یادشده در سالهای اخیر، رشد اقتصادی مطلوبی را تجربه کرده است و از این لحاظ برنامههای توسعه زیربنایی قابل توجهی را در دستور کار قرار داده است که از جمله آنها می توان به انبوهسازی مسکن، توسعه صنایع کارخانهای، توسعه صنایع مواد غذایی و صنایع خودروسازی اشاره کرد.
بخشهایی که کشورمان در آنها از مزیت رقابتی خوبی نسبت به رقبا بهرهمند است و میتواند در بستر مطلوب تقارب فرهنگی، در آنها حضور پرقدرتی داشته باشد.
فراموش نکنیم که در کشور مسلمان الجزایر حدود 300 هزار شیعه زندگی میکنند که در کنار دیگر برادران و خواهران مسلمان بستر مطلوبی برای حضور همهجانبه سرمایهگذاران و متخصصان کشورمان فراهم کردهاند.
همکاری در بخش فناوری هستهای با توجه به تمایل الجزایر به این حوزه نیز میتواند مد نظر باشد و عدم عضویت هر 2کشور ایران و الجزایر در سازمان تجارت جهانی، به شکلی دیگر روابط دو جانبه اقتصادی را ترغیب میکند.
کشورهای آمریکا، فرانسه، چین و حتی امارات در سالهای اخیر به توسعه گسترده روابط اقتصادی خود با الجزایر اقدام کردهاند و از این لحاظ منافع ملی کشورمان ایجاب میکند که ایران نیز در این حوزه فعالانه عمل کند.
جهت سیاسی
الجزایر اخیرا با موضعگیری به نفع امارات متحده در قضیه جزایر، نوعی عقبنشینی در روابط دوجانبه را ثبت کرده است.
با این حال ضمن ضرورت برطرف کردن این مساله در روابط دوجانبه، میتوان با تکیه بر ظرفیتهای متقابل دیپلماسی دو طرف، در این عرصه نیز روابط مطلوبی را با این کشور مهم حوزه آفریقایی- عربی سامان داد.
الجزایر در گذشته در 2 مورد در سالهای 1975 با میانجیگری میان ایران و عراق و در اواخر دهه 1360 با میانجیگری در قضیه گروگانها، ظرفیتهای بالای دیپلماسی خود را آشکار ساخته است.
حقیقت این است که الجزایر از گذشته دور به خاطر دیپلماسی قوی به عنوان وزنه تعادل میان جهان عرب و شمال آفریقا مطرح بوده است؛ جایگاهی که امروز با توجه به ارتقای نقش این کشور در حوزه پراهمیت تامین انرژی جهانی، تقویت شده است.
از این لحاظ سفر محمود احمدینژاد در این مقطع زمانی که کشورمان در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز فعالانه در راه احقاق حق خود در عرصه جهانی میکوشد، توجه به فرصت روابط سیاسی ایران و الجزایر میتواند اهمیتی مضاعف و حتی تعیینکننده در آینده حرکت مطلوب و روانتر کشورمان در معادلات جهانی داشته باشد.